مدیریت چیست؟
مدیریت چیست؟ مدیر کیست؟ مدیریت با ریاست چه تفاوتی دارد؟ چرا برخی رییس هستند و برخی مدیر؟ مدیریت و رهبری چه تفاوت و چه ارتباطی با هم دارند؟
همه این ها سوالاتی هستند که قصد داریم در این مطلب به آنها پاسخ دهیم. با ما در مرکز دوره های مدیریتی و مهارتی همراه باشید .
برای واژه مدیریت تعریف های بسیار گوناگونی ارائه شده است و هر صاحب نظری در مبحث مدیریت، تعریف ویژه خود را دارد. برخی مدیریت را استفاده موثر از منابع و بکارگیری نیروی انسانی جهت رسیدن به هدفی خاص تعریف کرده اند و برخی نیز هنر انجام دادن کار به وسیله دیگران را مدیریت نامیده اند.
گروهی در توضیح اینکه مدیریت چیست معتقدند: مدیریت ، هماهنگ نمودن منابع مادی و انسانی برای نیل به اهداف می باشد و بسیاری از تعریف های دیگر که واژه هایی نظیر افزایش کارایی ، هدایت و ترکیب علم و هنر را به تعریف های فوق اضافه نموده اند.
اما می توان گفت که در تمامی آنها یک نکته مشترک است که مدیریت منابع مالی و انسانی را با هم نقل کرده اند. این در حالیست که مدیریت منابع مالی خود به تنهایی وجود داشته و کاربردهای بسیاری را دارد و ممکن است ارتباطی به مدیریت منابع انسانی نداشته باشد. اما هدف ما در اینجا بیشتر بحث روی منابع مالی و انسانی با یکدیگر است لذا تعریف خود از مدیریت با ترکیب برخی تعریف های زیبای مدیریت را در زیر می نویسم.
تعریف مدیریت
تعریف مدیریت به کارگیری علم و هنر در هماهنگی و هدایت منابع مالی یا انسانی و یا هردو ، در رسیدن به هدف با حداکثر کارایی است. در تعریف مدیریت فوق از ترکیب علم و هنر استفاده نموده ام.
چرا که معتقدم مدیریت ترکیبی از علم و هنر است که بخش علم آن همان فراگیری دانش مدیریت از طریق آموزش است و بخش هنر آن پیاده سازی این دانش در عمل می باشد. بخش هنر نیز خود نیازمند کسب تجربه عملی و هنری ذاتی است.
تعریف مدیر
در تعریف مدیر باید گفت شخصی که عهده دار مدیریت است را مدیر می نامند. کسب تجربه در مدیریت نیز بسیار وابسته به شرایط پیرامونی (محل کار) دارد. من پس از سالها تجربه در مدیریت، آموزش مدیریت و مشاوره مدیریت، مدیران زیادی را دیده ام که شبیه مدیران قبلی خود عمل کرده اند. یعنی آنها در محیطی که کار می کرده اند نحوه مدیریت فعلی خود را فراگرفته اند! همان داستان اوستا شاگردی.
مدیریت خودش به تنهایی یک علم نیست و اگر در تعریف فوق دقت کرده باشید آورده ام که “مدیریت ، به کارگیری علم و هنر …” یعنی مدیریت علم را به کار می گیرد و از آن استفاده می کند. چرا که مدیران می توانند از دانش گذشته خود و همچنین از دانشی که آموزش داده می شود بهره ببرند.
ممکن است فکر کنید من از کجا بدانم که هنر مدیریت را دارم یا خیر ؟ و اینکه اگر نداشته باشم پس من در مدیریت موفق نمی شوم.
واقعیت این است که علیرغم اینکه در تعریف مدیر و مدیریت می گویند بخشی از مدیریت ذاتی است و بخشی اکتسابی است. اما من معتقدم که بخش ذاتی آن هم قابل یادگیری است. اگر قبلا می گفتند مدیریت ذاتی است، به این دلیل بود که شناخت از انسانها تا حد دانش امروز بشر نبود. اما اکنون دیگر شناخت بسیار عمیق تر شده است و مدیریت هم تبدیل به یک دانش آموختنی شده است.
تنها چیزی که به شما بستگی دارد هنر استفاده از این علم است. اینکه شما چطور این علم را بکار میگیرید تفاوت عمیقی بین شما و دیگر مدیران ایجاد می کند. بکارگیری علم در شغل مدیریت با بکارگیری علم در مهندسی متفاوت است. یک مهندس می داند در علم ریاضی همیشه ۲ بعلاوه ۲ می شود ۴ اما واقعیت این است که در مدیریت همیشه دو بعلاوه دو ۴ نمی شود. بعضی وقتها ۵ می شود و برخی زمانها ۳ می شود. شاید هم یک زمانی متوجه شوید صفر هم تنیجه خوبی است. چرا اینطور است؟!
تفاوت مدیریت با مشاغل دیگر
مدیریت با مشاغل دیگر متفاوت است. دلیلش هم این است که مدیر با انسانها سروکار دارد و انسانها هم از خود رفتارهای متفاوتی نشان می دهند. گاهی بچه می شوند ،گاهی قهر می کنند، گاهی پر انرژی هستند، گاهی دروغ می گویند و گاهی فرار می کنند. گاهی کلک می زنند و گاهی هم می جنگند.
شما به عنوان مدیر باید بدانید در هر زمانی چه نوع رفتاری داشته باشید و الان زمان بروز کدام رفتار است. انتخاب نوع رفتار هم وابسته به فردی است که با آن طرف هستید. بنابراین هنر استفاده از این علم توسط مدیر بستگی به قابلیت های مدیر و شرایط او دارد. هر مدیر باید این علم را بیاموزد سپس بکار بگیرد. وقتی شما در جایگاه مدیر، واقعا آن را بکار گرفتید متوجه خواهید شد که واقعا هنر استفاده از این علم را دارید یا خیر؟ در واقع باید گفت هنر استفاده از دانش مدیریت در دنیای واقعی کسب و کار میزان توانمندی و هنر مدیر را به نمایش می گذارد.
یک مدیر باید همیشه کار خودش را ادامه بدهد و واقعا نمی داند چه زمانی موفق می شود و چه زمانی شکست می خورد. چون یک مدیر باید پیوسته حرکت کند و برود. مدیریت پر است از اتفاقات پیش بینی نشده و یک مدیر واقعا نمی داند امروز قرار است چه اتفاقی بیفتد. درست است پیش بینی می کند، برنامه ریزی می کند و بر اساس آن برخی زمانها اقدام هم می کند. ولی واقعا برخی روزها اتفاقاتی می افتد که هرگز فکرش را هم نمی کرد. مفهوم مدیریت را کسی مثل من می فهمد که سالها مدیریت کرده است.
دیدگاهتان را بنویسید