دلایل شکست استارت آپ ها(22 دلیل رایج)

شروع کسب و کارهای نوپا (استارت آپ) جدید همواره با استرسهای بسیار زیادی همراه است، ترس از اینکه ممکن است در کار شکست بخورید یا نتوانید به خوبی از چالش ها و مشکلات عبور کنید . هر فردی که کسب و کاری را راه اندازی میکند، اطلاع دارد که ممکن است در این مسیر دچار اشتباهات و خطاهایی شود. در این حال ، برخی افراد در این مسیر پر از پستی و بلندی به موفقیتهای بسیار خوبی رسیده اند.
اصلی ترین دلایل شکست استارت آپ ها چیست؟
شکست در بین استارت آپ ها متأسفانه روز به روز بیشتر می شود . طبق آمار بسیاری از شرکت های نوپا در 5 سال اول فعالیت خود با شکست مواجه می شوند. بیشتر این شکست ها به این دلیل اتفاق می افتد که مردم از اشتباهات خود اطلاعی ندارند و کم و کاستی های استارت آپ را نادیده می گیرند. به نظر شما چرا استارت آپ ها با شکست رو به رو می شوند؟ دلایل و آمارهای مختلفی در این زمینه وجود دارد.در ادامه این مقاله به بررسی رایج ترین دلایل شکست استارت آپ ها میپردازیم. با ما در مرکز دوره های مدیریتی و مهارتی همراه باشید.
رایج ترین دلایل شکست استارت آپ ها
تعصب زیاد روی ایده استارت آپ
آمارها نشان داده ، تیمهایی که روی ایده استارتاپ تعصب زیادی دارند خیلی زود با شکست رو به رو می شوند. معمولا ایده ها در گذر زمان باید دست خوش تغییرات شوند و به بهترین شکل ممکن تبدیل شوند. روی ایده های اولیهتان هیچ تعصبی نداشته باشید و مطمئن باشید که با انعطاف میتوان به نتایج بهتری رسید. شرکت بزرگ نوکیا هم در زمینه تولید کاغذ فعالیت داشت، اما در نهایت به یک شرکت بزرگ و موفق تولید تجهیزات الکترونیک تبدیل شد. پس روی ایدهتان تعصب نداشته باشید تا به موفقیت برسید.
اطلاعات ناکافی درباره ماهیت استارت آپ ها
افرادی با شنیدن اینکه استارت آپ ها میتوانند به درآمدهای نجومی برسند، وارد این حوزه می شوند، درحالی که هیچ اطلاعاتی درمورد آن ندارند. در ابتدا باید توجه کرد که ماهیت استارتاپ بر نو و جدید بودن خدمت و محصولی است که ارائه میدهد. رسیدن به درآمد در فاز بعدی اولویت ها قرار دارد.
بنابراین افرادی که استارت آپ راه اندازی می کنند نباید از ایده و افکار دیگران تقلید کنند. زیرا آن ایده یا به موفقیت رسیده است که جایی برای تکرار آن نیست یا اگر هم قبلاً شکست خورده باشد ،افرادی روی آن کار کردهاند و برطبق قانون امتیاز آن ایده در اختیار آنها قرار دارد.
چالش های بازار
محصولات یا خدمات شما به بازار نیاز دارد. اگر بازاری برای محصولاتی دارید وجود نداشته باشد، کسب و کار نوپای شما با شکست رو به رو خواهد. محدود بودن بازار یا عدم وجود آن دارای علائمی است. این علائم عبارتند از :
- اتفاق ترغیبکنندهای وجود ندارد که مشتری را به خرید محصولات یا خدمات شما مجاب کند. شما قدرت اثبات ارزش محصول یا خدمت خود را به او نداشته اید. آن دسته از نمایندگان فروشی که در کار خود حرفه ای هستند میگویند: برای اینکه شما بتوانید در شرایط رقابتی امروزه خدمات و یا محصول خود را به فروش برسانید باید خریدارانی پیدا کنید که به شدت نیازمند محصول شما هستند.
- موضوع دیگر زمانبندی غلط در بازار است. ممکن است چند سال از بازار موردنظر خود عقب تر یا جلوتر باشید و یا بازار امروزه آمادگی فروش محصولات یا خدمات شما را نداشته باشد.
عدم و ضعف برنامه ریزی
این دلیل به ویژه در مورد صاحبین مشاغل کوچک صدق می کند. آنچه شما فکر می کنید که یک ایده تجاری خوب روی کاغذ به نظر می رسد ممکن است در واقعیت چندان اصلا مناسب نباشد. این بدان معنا نیست که شما باید افکارو عقیده های خود را نادیده بگیرید. در عوض ، به این معنی است که شما باید کمی جست و جو و برنامه ریزی تجاری انجام دهید.حفظ یک مدل تجاری پایدار مستلزم این است که خود را از رقبا متمایز کنید.
عدم آمادگی لازم برای اتفاقات پیش بینی نشده
صاحبان استارت آپ ها و کارآفرینان به جای اینکه مشکلات را پیش بینی کنند، تلاش می کنند تا به آنها واکنش نشان دهند، بنابراین، وقت و هزینه زیادی را هدر می دهند. اتفاقات پیش بینی نشده مانند بلاهای طبیعی، رکود اقتصادی یا جنگ ها ناگزیر اتفاق می افتند، در حالی که نمی توان جلوی بسیاری از این مسائل را گرفت، وظیفه شما این است که به عنوان یک استارت آپ، از قبل برای این اتفاقات برنامه ریزی و چاره اندیشی کرده باشید.
نداشتن بودجه کافی
حتی اگر محاسبات کسبوکار شما روی کاغذ سودآور باشد اما پول کافی برای پرداخت بهکارمندان یا فروشندگان در اختیار نداشته باشید، شکست کسب وکار شما قطعی خواهد بود. ۲۹ درصد از عدم موفقیتهای شرکتها بهدلیل کمبود بودجه است.
تمایز در قیمت و نوع محصولات
تنها دو راه برای رقابت موفقیت آمیز در بازارهای امروزی وجود دارد:
- قیمت پایین تری برای آن در نظر گرفته شود.
- محصول شما باید از تمامی محصولات مشابه در بازار، متمایز باشد.
استراتژی قیمت پایین معمولاً برای استارت آپ ها خیلی کارساز و پاسخگو نیست. چون رقبای آنها بودجه های کلان تری در اختیار دارند و آنها می توانند به راحتی با این روش مقابله کنند.
بنابراین مهم ترین شرط همه استارت آپ ها این است که باید محصول خود را متمایز کنند.
استارت آپ ها در رقابت با سایر برندهای موجود در بازار، باید دلیل قانع کننده ای را برای خرید محصولات خود ارائه کنند. اگر شما نیز دلیل قانع کننده، واضح و درستی را برای ارائه ی محصول خود ندارید و نمی دانید که چرا محصول شما، بهترین گزینه ی برای مشتریان است، همین الان در طرح تجاری خود تجدید نظر کنید. در بسیاری از مواقع معرفی نکردن محصول بهتر از معرفی یک محصول ضعیف و اشتباه است.
زیرا این کار باعث از بین رفتن سرمایه های شما می شود. در این بخش از کسب و کار حتماً باید با مشاور در ارتباط باشید تا محصول شما را به یک محصول کامل تبدیل و آماده ی ورود به بازار کند.
شناسایی بازار هدف
شناسایی بخش مورد نظر از بازار هدف نیز امری بسیار حیاتی است. علاوه بر این نباید نحوه ی دسترسی به بخش های بازار هدف را نیز فراموش کنید. باید قبل از راهاندازی کسب و کار، از نحوه ی قطعی کردن فروش محصول یا خدمات خود اطمینان حاصل کنید. یک راز مهم در این بخش این است که بسیاری از محصولات را ابتدا باید فروخت و سپس تولید کرد تا با تعداد زیادی از محصولات در انبار خانه خود مواجه نشوید.
کپی برداری از دیگران و نبود خلاقیت
آنچه که موجب پیشرفت استارت آپ های جدید میشود، داشتن تمایز و منحصربهفرد بودن آنهاست. برای شروع هر استارت آپ باید بتوانید متمایز از سایر استارت آپ ها عمل کنید وگرنه، به زودی از چرخه بازی با سایر رقبا حذف خواهید شد.
رشد ناپایدار
در تجارت، آهسته و پیوسته در بیشتر اوقات برنده مسابقه می شود. گسترش ناگهانی و سریع،که معمولاً نیازمند تأمین اعتبار از طریق وام است ، می تواند در صورت تغییر بازار و یا عملکرد نادرست به نتیجه معکوس منجر شود.
تمرکز زیادی روی یک رقیب
گاهی برخی از استارت آپ ها تنها بر روی یک رقیب تمرکز میکنند و توجهی به سایر رقبا ندارند. تمرکز بیش از اندازه تنها بر روی یک رقیب منجر به بیراهه رفتن استارت آپ و در نهایت شکست شما خواهد شد.
استفاده ایده در زمان درست
در مثالی ساده میتوان گفت، شما نمیتوانید در تابستان لبو داغ بفروشید و انتظار موفقیت داشته باشید. هر محصول یا خدمات زمان مخصوص به خود را دارد؛ البته برای برخی از خدمات و محصولات بازه زمانی خاصی وجود ندارد و همیشه نیاز آن وجود دارد. بنابراین براساس زمان درست و مناسب، فعالیت و ایده خود را برنامه ریزی کنید تا با شکست استارت آپ خود مواجه نشوید.
بازاریابی غیر اصولی
بازاریابی درست و اصولی یکی از اصلیترین دلایل موفقیت استارت آپ ها است. اگر نتوانید به درستی بازاریابی کنید، با شکست رو به رو خواهید شد . برای بازاریابی درست و اصولی میتوانید از راهنمایی متخصصان بخش مشاوره بازاریابی و فروش بهرهمند شوید.
نبود الگوی تجاری
بهطور تعجب آوری ۱۷ درصد از استارت آپ ها اذعان داشتند بهدلیل نداشتن الگوی تجاری مناسب ، پیشرفت در کار به نوعی امکان پذیر نیست. بهرغم ارائه محصولات جدید و داشتن ایده با شکست روبهرو شدند، زیرا هیچ ساختار زیربنایی برای حمایت از محصولات خود نداشتند.
تیم مدیریتی ضعیف
مدیریت تا حدودی به نگرش و طرز فکر شما مربوط می شود و بر نتیجه نهایی شما تأثیر می گذارد.
تیم مدیریتی ضعیف در چند بخش مرتکب اشتباهات جبران ناپذیری میشود:
- تیم مدیریتی ضعیف، در اجرا ضعف دارد؛ ضعف در اجرا این مشکلات را ایجاد میکند که محصول در زمان مقرر ساخته نمیشود و به بازار روانه نمی شود.
- این تیم، اغلب درمورد راهبرد ضعیف است، محصولاتی را تولید می کند که هیچکس حاضر به خرید آنها نیست، چرا که نتوانسته برای راستیآزمایی ایدهها، در زمان تولید و توسعه به اندازهی کافی کار انجام دهد.
- تیم مدیریتی ضعیف، تیمهای زیردست ضعیفی دارد.به عبارت دیگر بازیکنان قوی فقط بازیکنان قوی را به کار میگیرند و بازیکنان درجهی متوسط هم فقط بازیکنان درجهی ضعیف را (چرا که بازیکنان درجهی متوسط نمیخواهند برای سایر بازیکنان درجهی متوسط کار کنند.) بنابراین وقتی تیم مدیریتی ضعیف باشد، بقیهی اعضای شرکت هم ضعیف خواهند بود و اجراهای ضعیف باعث شکست استارآپ می شود.
انتظارات غلط
برخی از صاحبین استارت آپ ها گمان میکنند که به محض ورود به دنیای کسب و کار میتوانند به کسب درآمد عالی و سوددهی برسند. دقت کنید که این عقیده و انتظارات باعث میشود تا در صورت به وجود آمدن مشکلات، دلسرد شده و از ادامه دادن پشیمان شوید.
انتخاب شریک نادرست
صاحبان استارت آپ ها ممکن است به این دلیل که شنیده اند، مجموعه ها معمولاً با شکست مواجه میشود، از انتخاب شریک خودداری می کنند. در واقع شراکت آداب خاص خود را دارد که با پیروی از آن ها میتوان وارد یک شراکت درست و سالم شد.
بنابراین اگر بدون اگاهی درمورد این موضوع شریک نامناسب انتخاب شد، نتیجه آن حتما شکست استارت آپ خواهد بود. این موضوع به عنوان دلیل شکست استارت آپ های ایرانی بسیار مشاهده میشود، چرا که در کشور ایران به دلیل تعارف و رودربایستی و عدم شفافیت در روابط، افراد توقعات خود را در همان ابتدای کار بازگو نمی کنند و موجب مشکلات بزرگتری میشوند. پیشنهاد می شود قبل از اقدام به انتخاب شرکا حتما برای یادگیری مهم ترین اصول شراکت در کار اقدام کنید تا در زمان توسعه استارت آپ با مشکل رو به رو نشوید.
هزینه و قیمت گذاری نادرست
بهطور ساده میتوان گفت سودآوری یک ارتباط بسیار ساده از هزینهها در برابر قیمتگذاری است. اگر قیمتها بیش از حد بالا باشد رقابت در بازار دچار مشکلاتی خواهد شد. از طرفی هم اگر قیمتها پایین باشند یا هزینهها بسیار بالا در حقیقت شما سودی نخواهید کرد. مانند ۱۸ درصد از استارت آپ ها که علت عدم موفقیت را تعیین نادرست قیمتها و هزینه ها میدانند.
درگیریهای داخلی
وجود درگیری در میان اعضای تیم به نفع هیچ استارت آپی نیست، به ویژه که این اختلافات در میان شرکا و سرمایهگذاران دیده شود که در نهایت باعث می شود بودجه و سرمایه استارت آپ کاهش پیدا کند و خطر شکست را بالا ببرد.
موانع قانونی
اگر درگیر شکایات و اختلافات،دعاوی حقوقی و از این قبیل کارها شوید شرکت به احتمال زیاد با شکست رو به رو خواهد شد، ۸ درصد از کسبوکارهای نوپا بهدلیل چالش موانع قانونی به مشکل می خورند و از گردونه خارج می شوند.
مشکل در محصولات
یکی دیگر از دلایل شکست استارت آپ ها این است که آنها محصول یا خدماتی را توسعه نمیدهند که متناسب با نیاز بازار باشد. این امر میتواند ناشی از ضعف در اجرا یا مشکلی راهبردیتر باشد که مانع از رسیدن به تناسب بازار و محصول میشود.
در بیشتر مواقع اولین محصولی که توسط استارت آپ به بازار وارد می شود متناسب با نیاز بازار نیست. در بهترین حالت برای رسیدن به تناسب، باید محصول چندین بار مورد بازبینی و تجدیدنظر قرار بگیرد.در بدترین حالت هم، محصول بسیار بد است و باید به فکر محصول دیگری افتاد. اگر این اتفاق بیفتد، مشخص است که تیم مدیریتی قادر نبوده است در زمان ساخت و توسعه، ایدهها را با مشتریان ، راستیآزمایی و اعتبارسنجی کند.
هزینه های غیر ضروری
هزینه های یک استارت آپ بسیار زیاد است که میتواند شامل نیروی کار، فضای اداری، مواد، بازاریابی، استخدام، تحقیق و موارد دیگر باشد. همچنین ممکن است خرید چیزهایی که باعث می شود کسب و کار شما حرفه ای و موفق تر به نظر برسد، وسوسه انگیز باشد. با این حال، خرید های غیر ضروری و اتلاف بودجه یکی از دلایل شکست استارت آپ است.
جمعبندی
راه اندازی استارت آپ و پا گذاشتن به دنیای کارآفرینی کار هر کسی نیست و مشکلات و چالشهای بسیار زیادی به همراه دارد که بهتر است قبل از شروع این چالش ها بررسی شوند. یاری گرفتن از یک مشاور هم میتواند نقش بسیار مهمی روی پیشرفت کسب و کار شما داشته باشد.
در این مقاله سعی کردیم رایج ترین دلایل شکست استارت آپ ها را بررسی کنیم اما اگر شما دلیل و یا نکته دیگری در این مورد دارید حتما برای در قسمت دیدگاه و نظرات به اشتراک بگذارید.
دیدگاهتان را بنویسید