راهکارهای مدیریت بحران در سازمان

همه کارکنان سازمان به رفتار رهبران و مدیران خود دقت می‌کنند. این مسئله هنگام روبه‌رو شدن با بحران‌ها جدی‌تر می‌شود. به بیان ساده‌تر زمانی که سازمان با بحران روبه‌رو می‌شود افراد به تمام کلمات، عملکرد و زبان بدن مدیران و رهبران توجه می‌کنند و از آن ها الگو می‌گیرند. رهبران موفق نیز علاوه بر خودشناسی، ارزش‌ها، استعدادها و تجربه‌هایی را که برای دیگران مهم هستند نیز به خوبی می‌شناسند و آن‌ها را اجرا می‌کنند. به بیان ساده‌تر رهبران و مدیران باید بتوانند دیدگاه افراد دیگر را نسبت به خود درک کنند. زیرا خودآگاهی مهم‌ترین ویژگی مورد نیاز برای رهبران و مدیران سازمان ها است.

همیشه راستگو باشید

ارتباطات و پخش شدن شایعات مختلف ممکن است شما را دچار مشکلات زیادی کند؛ زیرا بحران‌ها همیشه باعث گسترش اطلاعات غلط و سردرگمی افراد می‌شوند. اگر هنگام روبه‌رو شدن با بحران‌ها صادق باشید و همه مشکلات را به صورت واضح برای کارمندان توضیح دهید، حمایت افراد را به دست می‌آورید و بر گام‌های مثبتی که برای غلبه بر بحران‌ها می‌توانید بردارید تمرکز می‌کنید. توجه داشته باشید که کلمات مبهم و گیج‌کننده ممکن است باعث شکست شما شود.

با کارمندان همدلی کنید

برای اینکه بتوانید کارمندان خود را درک کنید، باید به حرف‌های آن‌ها به خوبی گوش دهید. سعی کنید رفتارها را بشناسید و به احساسات افراد پاسخ مثبت دهید. توجه داشته باشید که همدلی فقط برای چیزی که شما می‌خواهید نیست؛ بلکه باید بتوانید نیازهای فرد مقابل را نیز برطرف کنید. به بیان ساده‌تر اقدامات شما باید به نفع کارمندان باشد.

اهداف خود را به خوبی شناسایی کنید

به عنوان رهبر سازمان باید اهداف و ارزش‌های خود را با دقت مشخص کنید. شما وظیفه دارید که به دیگران امید و انگیزه برای کار کردن دهید. همچنین بحران‌ها نیز فرصت‌های مناسبی هستند که با هدایت صحیح آن می‌توانید ارزش برند خود را ایجاد کنید.

نسبت به موضوع دید کلی داشته باشید

رهبران سازمان‌ها با توجه به دانش و تجربه‌های خود می‌توانند موضوعات را به صورت کلی بررسی و تاثیرات مشکلات مختلف را زودتر از دیگران پیش‌بینی کنند. اگر آن‌ها دید کلی به موضوعات مختلف داشته باشند می‌توانند تلاش کنند تا ابعاد مختلف یک موضوع را درک کنند. علاوه بر این موارد رهبران سازمان باید آرامش خود را هنگام روبه‌رو شدن با مشکلات حفظ کنند. بنابراین یکی از سخت‌ترین کارها هنگام روبه‌رو شدن با بحران‌ها، فاصله گرفتن از مشکلات و تمرکز بر دید کلی موضوعات است.

برای مدیریت بحران آرامش خود را حفظ کنید

رهبران و مدیران باید آرامش خود را هنگام روبه‌رو شدن با بحران‌ها حفظ کنند. با این کار کارمندان نیز احساس امنیت و اطمینان خواهند داشت. خونسردی مدیران و رهبران باید همراه با چابکی و صبر باشد تا تاثیر عدم اطمینان به حداقل برسد. سعی کنید از نظر ذهنی و جسمی مراقب خود باشید تا همیشه برای روبه‌رو شدن با مشکلات آمادگی داشته باشید. اگر خونسردی خود را حفظ کنید بهتر می‌توانید سازمان را رهبری کنید.

برای همه کارهای خود برنامه‌ریزی کنید

اگر برای کارهایی که انجام می‌دهید برنامه‌ریزی دقیق نداشته باشید هیچ‌گاه نمی‌توانید به اهداف خود برسید. تمرکز و نظم اهمیت زیادی برای رسیدن به موفقیت دارند. بنابراین سعی کنید برنامه‌ریزی منعطفی داشته باشید تا بتوانید به نیازهای سازمان هنگام روبه‌رو شدن با بحران‌ها پاسخ دهید.

رهبران موفق با استفاده از توانایی‌های درونی خود، شجاعت، یکپارچگی و هوش هیجانی کار می‌کنند تا از بحران‌های اطراف خود عبور کنند. آن‌ها به دیگران اهمیت می‌دهند و با آن‌ها ارتباط موثر برقرار می‌کنند.

سعی کنید برنامه‌ریزی انعطاف‌پذیری داشته باشید تا بتوانید به نیازهای سازمان هنگام روبه‌رو شدن با بحران‌ها پاسخ دهید!

راهکارهای حمایت از کارکنان هنگام روبه‌رو شدن با بحران

یکی از مهم‌ترین کارهایی که رهبران و مدیران هنگام روبه‌رو شدن با بحران‌ها می‌توانند انجام دهند این است که مشکلات و مسائل را در زمان مناسب به صورت شفاف، سریع و منظم به کارمندان منتقل کنند و از آن‌ها حمایت کنند.

برخی راهکارها برای حمایت از کارکنان هنگام بحران‌ها عبارت‌اند از:

با کارمندان بیشتر در ارتباط باشید

بسیاری از کارمندان از عدم توجه مدیران به شرایط روحی و روانی آن‌ها در زمان بحران شکایت دارند. همچنین اگر مدیران از حال افراد سازمان باخبر نباشند نمی‌توانند به آن‌ها کمک کنند؛ به همین علت مشکلات به مرور زمان پیچیده‌تر می‌شوند. بهتر است هر چند وقت یک بار حال روحی آن‌ها را بپرسید و به آن‌ها بگویید تا جایی که می‌توانید به آن‌ها کمک خواهید کرد. با این کار می‌توانید مکالمه خود را با افراد آغاز کنید و اعتماد آن‌ها را به دست آورید.

بهتر است گزارش‌های مربوط به سلامت روانی افراد به بخش منابع انسانی سازمان منتقل نشود. برخی تحقیقات نشان می‌دهند که زمانی که از کارمندان پرسیده می‌شود که علاقه دارند با چه کسی درباره مسائل خصوصی خود صحبت کنند، ابتدا مدیران و همکاران خود و در انتها افراد مرتبط با بخش منابع انسانی را نام می‌برند.

شنونده خوبی باشید و از افراد پشتیبانی کنید

زمانی که کارمندان تصمیم می‌گیرند درباره مسائل شخصی خود صحبت کنند، مدیران باید به حرف‌های آن‌ها گوش دهند و از آن‌ها پشتیبانی کنند. تصور نکنید که همه مسائل در یک روز حل می‌شوند، بنابراین صبر و حوصله داشته باشید و سعی کنید افراد احساس شنیده شدن داشته باشند. برای این کار سعی کنید احساسات و افکار خود را نیز به اشتراک بگذارید تا افراد نیز به شما اعتماد کنند و با شما در ارتباط بمانند.

اگر کارمندان متوجه بشوند که در شرایط بحرانی تنها نیستند بهتر می‌توانند یکدیگر را حمایت کنند. در حقیقت به عنوان مدیر سازمان باید یاد بگیرید که به صورت صحیح با افراد تعامل و ارتباط داشته باشید؛ از آن‌ها حمایت کنید و بدانید که هرکدام از آن‌ها در شرایط مختلفی‌ قرار دارند به همین علت مشکلات آن‌ها نیز متفاوت است.

قوی باشید

صحبت کردن درباره سلامت روان افراد فقط برای یک بار کافی نیست. یکی از راه‌هایی که به دیگران کمک می‌کند تا با شرایط بحرانی روبه‌رو شوند داشتن ثبات قدم به‌ویژه در نحوه برقراری ارتباط است. جالب است بدانید کارمندانی که ارتباط خوبی با مدیران ندارند بیشتر احتمال دارد که در معرض بیماری‌های سلامت روان قرار بگیرند. بنابراین ارتباط منظم مدیران باعث ایجاد اطمینان و احساس حمایت در کارمندان می‌شود.

از کارمندان نظرسنجی کنید

سازمان‌ها برای حمایت از کارکنان باید بررسی‌های منظمی در مقیاس‌های بزرگتر برای درک شرایط و احساس کارمندان انجام دهند تا درک کنند که افراد هر تیم در چه شرایطی قرار دارند. اگر در زمان مناسب از احساسات افراد آگاه شوید می‌توانید به سرعت اقدام و به آن‌ها کمک کنید. افرادی که با یکدیگر ارتباط ندارند بیشتر احتمال دارد که دچار بیماری‌های روحی و روانی شوند. بنابراین اگر از کارمندان نظرسنجی کنید و رفتار آن‌ها را درک کنید سریع‌تر می‌توانید مشکلات را تشخیص دهید و به آن ها کمک کنید .

منابع بهداشت روحی و روانی را در اختیار کارمندان قرار دهید

اطمینان داشته باشید که همه افراد شرکت به منابع بهداشت روانی دسترسی دارند و این مسئله شفاف‌سازی شده است. طبق برخی تحقیقات حدود نیمی از کارمندان اعلام کردند که شرکت آن‌ها منابعی را برای بهداشت روحی و روانی افراد در نظر نگرفته است. ممکن است برخی افراد  بخواهند از این منابع استفاده کنند برخی نیز فقط می‌خواهند بدانند که این منابع در سازمان موجود است. همان‌طور که اشاره شد افراد حس خوبی به عدم اطمینان ندارند؛ به همین علت دانستن منابع موجود استرس و نگرانی افراد را کمتر می‌کند. جالب است بدانید افرادی که معتقدند شرکت آن‌ها در زمینه دسترسی به منابع بهداشت و روان از آن‌ها حمایت می‌کند، حدود ۶۰ درصد بیشتر سایر افراد از مدیران سازمان رضایت دارند.

ما دراین مقاله سعی نمودیم برای شما تکنیک‌های مدیریت بحران را بیان و راه حل های آن را نیز گفتیم، تا بتوانید در سلامت کامل ، سازمان را مدیریت و در شرایط بحرانی اداره نمایید. اگر شما تکنیک دیگری را سراغ دارید خوشحال می شویم برای ما در قسمت دیدگاه و نظرات به اشتراک بزارید .