مهاجرت و تاثیر ان بر رشد اقتصادی
مهاجرت یکی از شاخصه های کلیدی جهان به هم پیوسته ی امروز است. علی رغم نگرانی های بسیاری که از جنبه های اقتصادی و اجتماعی آن وجود دارد، مهاجرت به طورکلی تولید ناخالص داخلی جهان را افزایش داده است. امروزه جمعیت کسانی که در کشوری به غیراز کشور محل تولد خودشان در حال زندگی اند بالغ بر ۲۵۸ میلیون نفر است. از این تعداد حدود ۹۰% به صورت اختیاری مهاجرت کرده اند و فقط ۱۰% از مهاجران جهان به اجبار ترک خانه و کاشانه کرده اند. در طول ۱۷ سال اخیر تعداد کل مهاجران در جهان ۸۵ میلیون نفر افزایش داشته است. در سال ۲۰۱۵ مهاجران ۳.۴ درصد از جمعیت جهان را به خود اختصاص داده بودند.
وضعیت مهاجرت در دنیا
مبدأ تقریبا ۸۰% از مهاجران، کشورهای درحال توسعه بوده است. سه ناحیه ی مهاجرخیز جهان عبارت اند از آمریکای لاتین (۱۸%)، اروپای شرقی و آسیای مرکزی (۱۶%) و خاورمیانه و شمال آفریقا (۱۴%).
عمده ی روندهای مهاجرت در جهان از کشورهای درحال توسعه به کشورهای توسعه یافته است البته عکس این قضیه نیز وجود داشته و روند مهاجرت از کشورهای توسعه یافته به کشورهای درحال توسعه نیز رخ داده است. ۵ ناحیه اروپای غربی، آمریکای شمالی، کشورهای عربی حوزه ی خلیج فارس، اقیانوسیه و نواحی توسعه یافته آسیای شرقی و جنوب شرق مقصد ۸۷% از مهاجران به کشورهای توسعه یافته هستند.
مهاجران جهان به دو گروه مهاجران داوطلب و پناهندگان و پناه جویان تقسیم می شوند. مهاجران داوطلب عموما کسانی هستند که در جست وجوی فرصت های اقتصادی، با برنامه ریزی و بررسی شرایط به کشوری دیگر مهاجرت می کنند. ولی پناهندگان و پناه جویان مجبور به ترک وطنشان هستند. بیش از ۹۰% مهاجرت ها در دنیا اختیاری بوده است. این مهاجرت تدریجی است و به همین دلیل به کشورهای مقصد فشار کمتری وارد می شود.
بیشتر مهاجران اختیاری در جهان بزرگ سالان در سن کار هستند و ۶۰ میلیون نفر از آن ها تحصیلات تکمیلی داشته اند. مهاجرت های اجباری برنامه ریزی نشده اند. از ویژگی های مهاجران اجباری نیاز به خدمات اولیه ی فوری و تامین امنیت است. این مهاجران در همه ی رده های سنی قرار دارند و بیشتر تمایل دارند به کشورهای همسایه مهاجرت کنند.
اگر چه جریان بین المللی مهاجرت سرمایه انسانی در مجموع بر بهبود توسعه اقتصادی در سطح جهان اثر مثبت داشته است، لیکن به منظور دستیابی به درکی بهتر از تاثیر مهاجرت بین المللی بر توسعه اقتصادی در سطح ملی و در کشورهای مبداء، لازم است شاخص هایی همانند؛ نرخ مهاجرت و بازگشت مهاجران، کیفیت سرمایه انسانی خارج شده، درآمدهای برگشتی مهاجران و ایجاد شبکه های تجاری و سهولت سرمایه گذاری مستقیم خارجی، مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گیرد:
-
1) نرخ مهاجرت و بازگشت:
مهاجرت بین المللی، کارآیی اقتصادی را از طریق جابجایی نیروی کار از مناطق با بهره وری پایین به مناطق با بهره وری بالا افزایش داده و بین نرخ مهاجرت و دو متغیر مذکور ارتباط مستقیمی وجود دارد.
در کنار میزان مهاجرت، نرخ بازگشت مهاجران به موطن اصلی خود نیز موضوع مهمی در توسعه اقتصادی کشورهای مبداء به شمار می رود. سرمایه انسانی که پس از کسب تخصص به کشور مبداء بازگشته، می تواند با وارد کردن دانش، انتقال سرمایه مالی، ایجاد اشتغال در کشور مبداء و … بر توسعه اقتصادی آن کشور اثرگذای مثبت داشته باشد. بطور کلی می توان گفت افزایش نرخ بازگشت مهاجران با مهارت و تخصص بالاتر، به انباشت سرمایه انسانی در کشور مبداء منجر شده و این موضوع، رشد اقتصادی و در نهایت توسعه اقتصادی کشورهای مهاجر فرست را به دنبال خواهد داشت.
-
2) میزان خروج افراد متخصص:
آنچه در خصوص تاثیر مهاجرت بر توسعه کشورها بسیار حائز اهمیت است، میزان مهاجرت افراد ماهر و متخصص است که از آن تحت عنوان مهاجرت یا فرار مغزها نیز یاد می شود. این گروه از سرمایه انسانی به دلیل اینکه از توان تولید ارزش بیشتری برخوردار بوده و همچنین هزینه های بیشتری صرف آن شده است، از قابلیت تاثیرگذاری بیشتری بر توسعه اقتصادی کشورهای مبداء برخوردار می باشد. در همن راستا می توان گفت مهاجرت نیروی متخصص از طریق وجوه ارسالی، بازگشت مهاجران ماهر و آموزش دیده، ایجاد شبکه های تجاری و سهولت سرمایه گذاری مستقیم خارجی، منافعی را برای کشورهای مبداء به ارمغان می آورد.
بطور خلاصه می توان گفت هرچقدر تعداد بیشتری از نیروهای متخصص در بین مهاجران خارج شده از یک کشور وجود داشته باشند، تبعات منفی آن در توسعه اقتصادی کشورهای مبداء بیشتر بوده و بالعکس هر چه کشوری نرخ بالایی از مهاجران ماهر را پذیرش کند، اثرات آن در توسعه اقتصادی کشور مقصد مثبت خواهد بود. حال در صورتی که نرخ بازگشت مهاجرین متخصص به کشورهای مبداء، افزایش داشته باشد به همان نسبت نیز می توان از طرق مختلف، روند صعودی توسعه در کشورهای مبداء مهاجرین را شاهد بود.
-
3) درآمدهای برگشتی (وجوه ارسالی):
بررسی زیرشاخص های خروج سرمایه انسانی از جمله در حوزه درآمدهای برگشتی نشان دهنده اثرگذاری مثبت برخی از جنبه های مهاجرت و خروج سرمایه انسانی بر توسعه اقتصادی کشورهای مبداء می باشد. وجوه ارسالی که مهاجران به کشورهای مادر خود می فرستند، با افزایش سطح درآمد و مصرف دریافت کنندگان وجوه، هم رفاه آنها را افزایش می دهد و هم وارد چرخه اقتصادی کل کشور شده و از این طریق بر رفاه کل جامعه اثر مثبت می گذارد.
بطور کلی مطالعات انجام شده درخصوص تاثیر وجوه ارسالی بر توسعه اقتصادی کشورهای مبداء، نشان می دهد که حواله های ارسالی در کشورهای با درآمد پایین و متوسط، فقر را کاهش داده، نتایج تغذیه ای را بهبود بخشیده، و با صرف مبالغ بیشتر برای آموزش و پرورش و کاهش کار کودکان در خانواده های محروم همراه بوده است. براساس این مطالعات، وجوه ارسالی مالی، پتانسیل عظیمی برای کاهش فقر و افزایش سرمایه گذاری در کشورهای مبداء محسوب می شود و حتی ضد چرخه های رکود اقتصادی است.
-
4) ایجاد شبکه های تجاری و سهولت سرمایه گذاری مستقیم خارجی:
مطالعات اخیر در حوزه تجارت بین الملل، مهاجرت را مکمل تجارت و سرمایه گذاری مستقیم خارجی می داند. مهاجرت باعث ایجاد شبکه های تجاری بین داخل و خارج از کشور خواهد شد و از این طریق، افزایش روابط تجاری و سرمایه گذاری مستقیم خارجی را موجب می گردد. از این رو، تشکیل شبکه های تجاری؛ سبب ایجاد پیوندهای تجاری، سرمایه گذاری مستقیم خارجی، تقویت منافع ناشی از تجارت و انتشار دانش شده و از این طریق رشد اقتصادی کشور مبداء را تحت تاثیر قرار می دهد. حتی اگر نرخ بازگشت مهاجران به کشور مادری خود نیز کم باشد، لیکن با ایجاد شبکه های تجاری بین مهاجران و سرزمین مادری، می توان رشد اقتصادی کشورهای مبداء را انتظار داشت.
رشد پدیده ی مهاجرت در سال های اخیر افزایش چشمگیری داشته است. در سال ۲۰۱۵ مهاجران ۳.۴% از جمعیت جهان را به خود اختصاص داده بودند و ۸۰% از مهاجران جهان از کشورهای درحال توسعه مهاجرت کرده اند. مهاجرت دارای جنبه های مثبت و منفی برای هر دو کشور مبدا و مقصد است. بیشتر کشورها مراقب مرزهای خود هستند که مهاجران وارد کشورشان نشوند. مهاجران برای یک جامعه فرصتی برای پیشرفت و تولید بیشتر هستند و نباید به آن ها به عنوان بار اضافه یا وظیفه ای خیرخواهانه نگریست.
دیدگاهتان را بنویسید