آدام اسمیت درباره دست نامرئی حمایت میگوید…
دست نامرئی چیست؟
آدام اسمیت پدر علم اقتصاد در سال 1776 میلادی کتاب “ثروت ملل” را منتشر کرد که در آن از دست نامرئی نوشته بود. دست نامرئی به این مفهوم اقتصادی که در جامعه هرشخصی تمایل دارد سود خودش را افزایش دهد اشاره دارد. حداکثرسازی سود شخصی در ذهن مردم و ویژگی ذاتی آنهاست و کسی منکر آن نیست.
یک نانوا هر روز صبح علیالطلوع برای نفع جامعه نان نمیپزد بلکه به دنبال کسب درآمد از این فعالیت خود است اما بدون آنکه خود متوجه شود یا این که تمایلی به نفع رساندن به جامعه باشد، دارد سود اجتماعی ایجاد میکند.
به عنوان مثال هرروز صبح زود نانوا برای نفع جامعه نان نمی پزد بلکه به دنبال کسب درآمد از ایمن فعالیت خود است اما بدون اینکه متوجه شود یا اینکه مایل به کمک به سودجامعه داشته باشد در واقع به نفع جامعه عمل میکند.
انحصار در بازار
اسمیت در عصر انحصارات دولتی زندگی میکرد و معتقد بود باید به هرفردی آزادی داده شود که به هر مقدار که میخواهد تولید کند و به همان میزان هم به تجارت آزاد بپردازد و باید همه بازارها رقابتی شوند زیرا نفع شخصی طبیعی افراد باعث خواهد شد که با تلاش دولتمردان ثروت جامعه نیز بیشتر شود.
به نظر آدام اسمیت مهمترین عامل محرک فعالیت های اقتصادی نفع شخصی افراد است.اگر هر فرد بتواند آزادانه و بدون مانع نفع شخصی خود را تامین کند منافع جامعه هم به بهترین شکل ممکن تامین خواهد شد. زیرا اجتماع مجموع افراد تشکیل دهنده آن است ، پس منافع فرد و جامعه با هم همسو هستند.
گرفتار شدن در حصار انحصار
پیش فرض آدام اسمیت برای تئوری دست نامرئی وجود بازار آزاد در جامعه بود. در کشورهایی که دولت انحصارا تولید را برعهده دارد برای واردات مالیات های سنگین وضع میکند تا از تولید ملی حمایت کند، در این شرایط دست نامرئی هرگز نمیتواند عمل کند. زیرا در این گونه بازارها تولید کننده افزایش کیفیت و قیمت رقابتی را برای عرضه محصول خود لازم نمیداند. در واقع مصرف کننده بنا به شرایط مجبور به خرید آن محصول است.
دست نامرئی باعث از بین رفتن انحصار در بازار میشود و شرکت های تولید کننده مختلف در بازار حضور پیدا میکند و این امر علاوه بر افزایش کیفیت محصول ،رقابت در تولید را هم بیشتر میکند و قیمت برای مصرف کننده هم متعادل تر خواهدشد.
اخلاق اقتصادی در بازار آزاد
وقتی انحصار در بازار نباشد ، دست نامرئی وارد کار خواهد شد به این موضوع اخلاق اقتصادی میگویند. درنتیجه همه تولیدکنندگان برای کسب سود بیشتر و به دست آوردن بازار با یکدیگر رقابت میکنند. این رقابت سالم و دیگر فسادزا نیست چون هیج محدودیتی برای شرکت افراد دررقابت وجود ندارد.
در بازار با رقابت آزاد تولید کننده برای اینکه محصول خود را به فروش برساند و بتواند از رقبا پیشروی کند باید محصول با کیفیت تر و با قیمت متناسب تر عرضه کند تا مصرف کننده به اختیار خود کالا را خریداری کند. این کار هم باعث افزایش بهره وری شده و هم به علت رقابت بالا باعث کاهش قیمت محصولات می شود.
مزیت نسبی در تولید
مزیت نسبی به این معنی است که اگر کشوری شرایط مناسبی همچون تکنولوژی، شرایط جغرافیایی و یا نیروی انسانی متخصص در تولید محصولی را ندارد، بهتر است که آن محصول را از کشور دیگری که مزیت نسبی برای تولید آن را دارد وارد کند و در عوض آن کشور مورد نظر به تولید محصولی روی بیاورد که شرایط نسبی و رقابت پذیرتری برای تولید را دارا است. سپس محصول تولید شده را به کشور هایی که مزیت نسبی برای تولید آن را ندارند ، صادر کند. مثلا کشور ایران شرایط اقلیمی مناسبی برای تولید میوه نارگیل را ندارد پس نباید برای تولید همچین محصولی سرمایههای کشور را هدر داد بلکه باید روی فرآوری مشتقات نفتی که دارای ذخایر عظیمی از آن هست روی بیاورد. این کار باعث افزایش درآمد سرآنه و سودآوری برای کشور خواهد شد.
مثلا کشور ایران شرایط اقلیمی مناسبی برای تولید نارگیل را ندارد پس نباید سرمایه کشور را برای تولید همچین محصولی هدر داد بلکه باید روی فرآوری مشتقات نفتی که ذخایر عظیمی از آن هست روی بیاورد زیرا این کار هم باعث سودآوری برای کشور خواهدشد هم یاعث افزایش درآمد سالانه میشود.
یک نکته برای سرمایهگذاری
گاهی پیش میآید که دولتها در سودآوری برخی صنایع دخالت میکنند یا در تعیین قیمت و هزینه آنها مداخله میکنند. طبق نظر آدام اسمیت این کار باعث ناکارآمدی در بازار آن میشود. به همین دلیل هم برای سرمایهگذاری در بیشتر موارد بهتر است شرکتهایی را انتخاب کنید که آزادتر هستند و دچار مقررات شدید نمیشوند. این کار به خصوص وقتی شما تجربه زیادی از بازارها ندارید، به شما کمک میکند.
گاهی دولت ها در سودآوری، تعیین قیمت و هزینه برخی صنایع دخالت میکنند که طبق نظریه اسمیت این کار باعث ناکارآمدی در بازار می شود. به همین دلیل بهتر است برای سرمایه گذاری شرکت هایی را انتخاب کنید که آزادتر هستند و دچار مقررات شدید نمی شوند. این کار به خصوص وقتی شما تجربه زیادی از بازارها ندارید به شما کمک میکند.
آدام اسمیت یکی از چهره های شناخته شده اقتصادی است که تئوری های زیادی داده اما یک سوال اینجا مطرح میشود:
اگر آدام اسمیت فقیر بود آیا باز هم میتوانست نظریه پرداز بزرگی شود؟
دست نامرئی آدام اسمیت چه کسی بود؟
دست نامرئی حمایت
مادر آدام اسمیت بود که برایش شام میپخت.
قبول دارم داستان افراد مختلفی را تا به حال شنیدهایم که وضع مالی بدی داشتند و فقیر بودند ولی کارهای بزرگی کردند، این را رد نمیکنم. نکته مهم اینجاست که فقط این روی موفقیت را به ما نشان دادهاند.
این افراد ترس از این نداشتند که از فقر و گرسنگی بمیرند، امنیت خاطر و آرامش خوبی داشتند و توانستند به کارهای بزرگ فکر کنند.
درسته که خیلی از افرادموفق وضع مالی بدی داشتند ودر فقر زندگی میکردند این را رد نمیکنیم اما نکته اینجاست که فقط یک روی موفقیت را به ما نشان داده اند. اما این افراد ترس از این نداشتند که از فقر یا گرسنگی بمیرند و چون آرامش و امنیت خاطر خوبی داشتند توانستند به چیزهای بزرگ فکرکنند.
آبراهام مزلو در هرم معروفش هم به در مورداین ک موضوغع صحبت میکند که یک فرد زمانی میتواند به خودشکوفایی برسد که :
.نیازهای فیزیولوژیکش تامین باشد(آب،غذا و…)
.نیازهای اجتماعیش برطرف شده باشد
.عزت نفس و اعتماد به نفس کافی را داشته باشد
.امنیت داشته باشد(شغلی، مالی، جسمی و…)
حالا یک سوال مطرح می شود
افراد موفق زیادی هم دیده ایم که با اینکه در خانواده ثروتمندی بزرگ شده اند اما بدون حمایت خانواده توانستند موفق شوند، این افراد سختی زیادی کشیده اند ، تلاش کردند و توانستند موفق شوند این را چطور می شود توجیه کرد؟
دقیقا نکته مهم همین جاست ” دست نامرئی حمایت ”
زیرا کسی که خانواده ثروتمندی دارد ولی تصمیم میگیرد خودساخته باشد و بدون حمایت موفق شود با این حال ته ذهن خود یک حاشیه امن دارد و میداند اگر ورشکست شود یک حامی دارد که به او کمک کند. پس او قدرت ریسک بسیار بیشتری دارد و قطعا شانس موفق شدنش هم بیشتر است.
بیاید واقع بین باشیم
هیچکس فقط با فکر کردن به پول و تصور اینکه به اهدافش رسیده موفق نشده، اگر هم نمونه ای به شما نشان دهند وقتی زندگینامه شخص را بررسی کنید ردپای شانس را بسیار میبینید.
پس چه کنیم؟
اگر دست نامرئی نباشد جگونه میشود موفق شد ؟
اگر حامی خوبی ندارید باید کاری کنید که شانس پیدا کردن حامی بیشتر شود .
مطالعه کنیم، مهارت یادبگیریم
ارتباطات موثر بسازیم و در حلقه افراد موفق قرار بگیریم.
جمعبندی
حالا به مسئله ای که در ابتدا به آن اشاره کردیم برگردیم. طبق نظریه اسمیت، اگر فعالان اقتصادی را آزاد بگذاریم و انحصار بازار را از بین ببریم ، تولید کننده ها برای اینکه در رقابت پیروز شوند و سود بیشتری کسب کنند ، قیمت خود را کم و کیفیت خود را بالا میبرند و رقبا نیز همین کار را تکرار میکنند و در نهایت جامعه از قیمت های متناسب و کیفیت بالای محصولات بهره مند میشوند.
زمان راه اندازی هر کسب و کاری ، شرایط و ویژگی های هرفرد از مواردیست که باید به آن توجه داشت پس مهارت هارت های فردی و تخصصی در کنار پشتکار و تلاش میتواند دست نامریی شما را بسازد .
اگر این مهارت را ندارید یا در آن حرفه ای نیستید نگران نباشید.
ما در دوره های تخصصی مدیریت کسب و کار نوزدهم و بیستم بهمن ماه به شما آموزش میدهیم که چطور در کسب و کار خود حرفه ای شوید و حرفه ای عمل کنید.
با ما در ارتباط باشید…..
دیدگاهتان را بنویسید