سلامت روان کارکنان در بحران: ۵ راهکار کلیدی برای بهبود آن

هیچ بحرانی بهتنهایی سازمانی را از پا نمیاندازد؛ چیزی که واقعاً باعث سقوط میشود، ذهنهای خسته، ناامید و فرسودهایست که در دل سازمان به کار ادامه میدهند، بیآنکه کسی حالشان را بپرسد. سلامت روان کارکنان در بحران به شدت آسیب میبیند و همین ضعف روانی است که عملکرد سازمان را به خطر میاندازد.
این روزها که کشورمان با فشارهای بیسابقه اقتصادی، نوسانات شدید بازار، نااطمینانیهای سیاسی و فرسایش روانی جمعی مواجه است، اغلب سلامت روان کارکنان در بحران ایجاد کرده است. جلساتی که بهجای حل مسئله، منجر به تنش میشوند. پروژههایی که بهجای رشد، موجب فرسودگی میگردند. کارمندانی که با لبخند مصنوعی پشت میزها مینشینند، ولی در دلشان غوغاست.
در چنین فضایی، اگر مدیران فقط به «نتیجه» فکر کنند و نه به «انسانی که آن را خلق میکند»، آسیب عمیقی به سازمان وارد میشود. حقیقت ساده اما مهم این است:
سازمانهایی که به سلامت روان کارکنانشان اهمیت میدهند، حتی در بحرانها هم میدرخشند.
در این مقاله، با ۵ راهکار عملی، علمی و همدلانه آشنا میشویم که هر مدیری در ایران امروز میتواند برای حفظ و تقویت سلامت روان کارکنان در بحران تیم خود به کار بگیرد. بینیاز از بودجههای کلان یا تشریفات فرمالیته.
1. ایجاد فضای امن برای بهبود سلامت روان کارکنان در بحران
در دوران بحران، سکوت سم است. وقتی کارکنان نتوانند احساس نگرانی، خشم، خستگی یا حتی بیانگیزگی خود را بیان کنند، این احساسات درونی، به مرور به فرسودگی، اضطراب مزمن و در نهایت استعفاهای ناگهانی ختم میشوند.
راهکار چیست؟
مدیر باید بهجای نقش رئیس، نقش شنوندهای همدل را بازی کند.
میتوان جلسات هفتگی گفتوگوی آزاد (بدون دستور جلسه) برگزار کرد. یا صندوق آنلاین و محرمانهای برای بیان دغدغههای روانی گذاشت. حتی گفتوگوهای دونفره کوتاه ولی پیوسته، مثل «چطور پیش میری؟ چیزی هست اذیتت کنه؟» میتواند معجزه کند.
پیام این رویکرد: «ما فقط از شما خروجی نمیخواهیم، خودت هم برامون مهم هستی.»
۲. انعطافپذیری در برنامه کاری برای کاهش استرس شغلی
وقتی محیط بیرونی دائم در حال تغییر است، برنامهریزیهای سختگیرانه فقط به اضطراب کارکنان دامن میزند. در این وضعیت، سازمانها باید اجازه دهند که افراد با ریتم ذهنی خودشان کار کنند .با انعطاف، نه اجبار.
فشار روی کارمندان متأهل، والدین، یا افرادی که مسئولیت مراقبت از اعضای خانواده را دارند، در شرایط بحرانی دوچندان میشود. ساعات کاری سختگیرانه، الزام به حضور فیزیکی بیدلیل یا توقع پاسخگویی ۲۴ ساعته، از عوامل اصلی ایجاد فرسودگی شغلیست.
راهکارهای پیشنهادی:
- ارائه گزینههای دورکاری یا حضور هیبریدی
- اجازه به کارکنان برای تنظیم ساعت کاری بر اساس نیازهای شخصی
- تعیین «ساعت خاموش» برای ارتباطات شغلی (مثلاً بعد از ۶ عصر هیچ پیامی ارسال نشود)
با این انعطاف، کارکنان احساس کنترل بیشتری روی زندگی خود دارند؛ این یعنی استرس کمتر، وفاداری بیشتر.
۳. آموزش مهارتهای مدیریت استرس برای سلامت روان کارکنان
هیچکس با توانایی ذاتی برای مقابله با بحران به دنیا نیامده. اما خوشبختانه، مهارتهای روانی آموختنی هستند.
بسیاری از کارکنان نمیدانند در لحظهی اضطراب باید چه کنند. کسی به آنها یاد نداده چگونه با افکار منفی، حجم زیاد کار، یا اخبار بدِ پشتسرهم کنار بیایند.
راهکار چیست؟
برگزاری کارگاههای آنلاین یا حضوری در حوزههایی مانند:
- تنفس آگاهانه و تمرینات ذهنآگاهی
- مدیریت زمان و اولویتبندی
- کنترل افکار منفی و افزایش تابآوری روانی
- تکنیکهای تنآرامی و رهاسازی جسمی
حتی اگر امکان آموزش حرفهای ندارید، انتشار ویدئوها یا پادکستهای کوتاه آموزشی در کانال داخلی شرکت، یک شروع بسیار مؤثر است.
۴. تشویق به استراحت کافی و استفاده از مرخصیهای روانی
یکی از رایجترین باورهای نادرست در محیطهای کاری این است که «مرخصی گرفتن یعنی بیتعهدی». درحالیکه پشت این نگاه، یک اشتباه عمیق نهفته است: نادیدهگرفتن ظرفیت روانی انسان. ذهن خسته نهتنها خلاق نیست، بلکه در تصمیمهای ساده هم بیشتر دچار خطا میشود.
کارکنانی که به خود اجازه استراحت نمیدهند، بهمرور نه تنها عملکردشان افت میکند، بلکه احتمال فرسودگی شغلی، اشتباهات پرهزینه و حتی ترک سازمان افزایش مییابد.
مرخصی گرفتن، اگر آگاهانه و بهموقع باشد، نشانه مسئولیتپذیریست — نه فرار. یعنی فردی که خودش را میشناسد، فشار را میفهمد و مراقب خودش است تا بتواند سالم و باکیفیت ادامه دهد. پیشنهادات کاربردی:
- ترغیب کارکنان به استفاده از مرخصی حتی در میانه پروژهها
- تعریف «مرخصی روانی» (مثلاً یک روز مرخصی بدون نیاز به دلیل، برای رسیدگی به حال روحی)
- الگوسازی مدیران: اگر مدیران هم خودشان استراحت کنند، کارکنان بدون ترس از قضاوت، مرخصی میگیرند.
گاهی یک روز استراحت، جلوی یک استعفای احساسی یا خطای استراتژیک را میگیرد.
۵. ارائه خدمات مشاوره و حمایت حرفهای روانشناختی
گاهی راهکارهای درونسازمانی کافی نیستند. کارکنانی که دچار اضطراب شدید، حملات پانیک، افسردگی، یا بیخوابی مزمن شدهاند، به کمک حرفهای نیاز دارند.
در بسیاری از سازمانها، هنوز مراجعه به روانشناس یا مشاور بهعنوان «ضعف شخصی» دیده میشود. همین نگاه، باعث میشود بسیاری از کارکنان حتی زمانی که به کمک حرفهای نیاز دارند، سکوت کنند.
در شرایط بحران، ارائه خدمات مشاوره روانی در سازمان نه یک گزینه، بلکه یک مسئولیت مدیریتیست. درست مثل بیمه درمانی یا ساعت کاری مناسب، دسترسی به مشاوره نیز باید بخشی از سیاستهای منابع انسانی باشد.
اقدامات قابل اجرا:
- همکاری با پلتفرمهای ایرانی مشاوره آنلاین
- برگزاری کمپینهای کوتاه برای آگاهیبخشی درباره سلامت روان
- فراهم کردن فضای امن (مثلاً اتاق مشاوره درونسازمانی یا خطوط داخلی محرمانه)
- عادیسازی گفتوگو درباره روان در جلسات کاری (مثلاً: «امروز حالم چطور بود؟»)
نکته مهم: مشاوره وقتی اثر دارد که بدون اجبار، بدون انگ و با حمایت شفاف سازمانی ارائه شود.
وقتی کارکنان ببینند که مدیرشان هم از این خدمات استفاده کرده یا آن را توصیه میکند، ترس از قضاوت از بین میرود. بهعبارتی، فرهنگ سازمانی باید درمان را بهجای ضعف، نشانه بلوغ بداند.
نکته: علاوه بر ۵ راهکار کلیدی، این راهکار مهم برای بهبود سلامت روان کارکنان در شرایط بحران را هم فراموش نکنید!
در شرایط بحرانی و بیثباتیهای اقتصادی و اجتماعی که سازمانها با آن دستوپنجه نرم میکنند، حفظ سلامت روان کارکنان فقط به تدابیر ساختاری و آموزشهای تخصصی محدود نمیشود. یکی از قویترین و در عین حال سادهترین راهکارها، ایجاد فرهنگ قدردانی سازمانی است که مستقیماً بر افزایش انگیزه و کاهش استرس شغلی تأثیر میگذارد.
قدردانی واقعی و بهموقع، مانند یک داروی موثر عمل میکند که احساس ارزشمندی و تعلق به سازمان را در کارکنان تقویت میکند. وقتی کارکنان احساس کنند که تلاشها و احساساتشان دیده و شنیده میشود، استرس و فرسودگی شغلی کمتر میشود و سلامت روانشان در بحرانهای محیط کار بهبود مییابد.
چطور قدردانی سازمانی به بهبود سلامت روان کارکنان در شرایط بحران کمک میکند؟
- کاهش استرس و اضطراب شغلی: احساس دیدهشدن و حمایت، بار روانی کارکنان را سبکتر میکند.
- افزایش تابآوری روانی: کارکنانی که مورد قدردانی قرار میگیرند، توان مقابله بهتری با فشارهای محیط کار دارند.
- بالا رفتن رضایت شغلی: این حس باعث ایجاد تعلق خاطر بیشتر و کاهش نرخ ترک سازمان میشود.
پیشنهادهای کاربردی برای ایجاد فرهنگ قدردانی دربهداشت روانی در محیط کار:
- در جلسات تیمی، بهطور منظم و هدفمند، تلاشهای مثبت کارکنان را به صورت علنی قدردانی کنید.
- استفاده از پیامهای شخصی و غیررسمی برای تشکر از همکاران، مخصوصاً در شرایط استرسزا.
- تدوین برنامههای رسمی قدردانی مانند «کارمند ماه» یا «تقدیر از تلاشهای مستمر» که در بهبود روحیه تیم تأثیرگذار است.
- ترغیب مدیران به نقش الگویی در قدردانی تا فرهنگ سازمانی به صورت طبیعی و مستمر شکل بگیرد.
در نهایت، هیچ راهکار مدیریتی و سازمانی به اندازه تمرکز بر سلامت روان کارکنان در دوران بحران نمیتواند تضمینکننده پایداری و موفقیت بلندمدت باشد. پس علاوه بر ۵ راهکار علمی و عملی که در این مقاله بررسی کردیم، افزودن این فرهنگ قدرشناسی به فعالیتهای روزمره، به شما کمک میکند تا تیمی مقاومتر، متعهدتر و با انگیزهتر داشته باشید.
اگر به دنبال تقویت مهارتهای تصمیمگیری استراتژیک و مدیریت مؤثر منابع انسانی در شرایط پرچالش هستید، توصیه میکنیم نگاهی به دوره MBA مدیریت استراتژیک داشته باشید.
سخن پایانی
در شرایطی که فشارهای بیرونی و درونی پیوسته در حال افزایشاند، مدیران دیگر نمیتوانند از سلامت روان کارکنان چشمپوشی کنند. مسائلی مانند اضطراب کاری، فرسودگی شغلی و عدم تمرکز، فقط مشکلات فردی نیستند. اینها مستقیماً بر عملکرد تیم و پایداری کسبوکار تأثیر میگذارند.
هیچ راهحل جادوییای وجود ندارد. اما همین ۵ راهکار ساده از ایجاد فضای گفتوگو گرفته تا دسترسیپذیر کردن مشاوره حرفهای — میتواند به تدریج محیط کار را برای کارکنان قابلتحملتر و مؤثرتر کند.
سلامت روان در سازمان، موضوعی نیست که فقط در بحران مطرح شود؛ اما در بحران، ضعف در این حوزه خودش را زودتر و شدیدتر نشان میدهد.
مسئله این نیست که کارکنان آسیبپذیرتر از گذشتهاند؛ مسئله این است که شرایط، سنگینتر شده و سازمانها باید به همان اندازه بالغتر عمل کنند.
دیدگاهتان را بنویسید