کوچینگ چیست | صفر تا 100 کوچینگ…
آیا تا به حال احساس کردهاید که پتانسیلهای بسیار بیشتری دارید، اما راه رسیدن به آنها را نمیدانید؟ یا شاید احساس میکنید در زندگیتان گیر کردهاید و نمیتوانید پیشرفت کنید؟
“کوچینگ چیست؟” این همان سوال طلایی است که پیدا کردن پاسخ آن میتواند درهای موفقیت و رشد شخصی را به روی شما بگشاید! تصور کنید یک راهنمای باتجربه و دلسوز در کنار شماست که با پرسشهای هوشمندانه و ایجاد یک فضای امن، به شما کمک میکند تا به عمق وجودتان سفر کرده و پتانسیلهای نهفتهتان را کشف کنید. کوچینگ، فراتر از یک مشاوره ساده است؛ این یک همراهی فعال است که در آن شما نقش اصلی را ایفا میکنید و با حمایت کوچ، به تغییرات پایدار و ماندگاری در زندگی خود دست خواهید یافت. چه بخواهید در کارتان پیشرفت کنید، روابطتان را بهبود ببخشید، یا به تعادل بیشتری در زندگی دست پیدا کنید، کوچینگ میتواند بهترین سرمایهگذاری روی خودتان باشد.
مثلا، یک ورزشکار حرفهای را تصور کنید که میخواهد رکورد جهانی را بشکند. او تمرینات سخت و فشردهای انجام میدهد، اما پیشرفت قابل توجهی ندارد. در اینجاست که یک کوچ ورزشی وارد عمل میشود. کوچ با تحلیل عملکرد ورزشکار، شناسایی نقاط ضعف و قوت او، و ارائه راهکارهای عملی، به او کمک میکند تا به اهدافش برسد. یا به عنوان مثال، یک کارآفرین جوان ایده جذابی دارد، اما نمیداند چگونه آن را به یک کسبوکار موفق تبدیل کند. او با چالشهای زیادی مانند جذب سرمایهگذار، مدیریت تیم و بازاریابی روبرو است.
اینجاست که یک کوچ کسبوکار میتواند به او کمک کند. کوچ با پرسیدن سوالات کلیدی و ارائه راهکارهای عملی، به کارآفرین کمک میکند تا کسبوکار خود را توسعه دهد و به موفقیت برسد. کوچینگ، همانند یک راهنمای کسبوکار، به شما کمک میکند تا ایدههایتان را به واقعیت تبدیل کنید و همانند یک مربی شخصی، به شما کمک میکند تا به پتانسیلهای ورزشی خود دست پیدا کنید و به موفقیتهای چشمگیری برسید.
کوچینگ چیست و چه میکند؟
- کوچینک به زبان ساده: کوچینگ یک فرایند تعاملی و هدفمند است که به افراد کمک میکند تا به پتانسیل کامل خود دست پیدا کنند. یک کوچ حرفهای، به عنوان یک راهنما و همراه، به افراد کمک میکند تا اهداف خود را مشخص کنند، موانع را شناسایی کنند و استراتژیهای لازم برای رسیدن به موفقیت را توسعه دهند.
- تفاوت کوچینگ با مشاوره: کوچینگ و مشاوره، هر دو روشهای کمک به افراد برای رشد و توسعه هستند، اما تفاوتهای اساسی دارند. در حالی که مشاوره بر حل مشکلات گذشته و بهبود علائم تمرکز دارد، کوچینگ به آیندهنگری و دستیابی به اهداف بلندمدت میپردازد. کوچ، به جای ارائه راه حلهای آماده، به فرد کمک میکند تا خود به پاسخها برسد و توانایی حل مسئله خود را تقویت کند.
- نقش کوچ در فرایند رشد فردی و حرفهای: کوچ به عنوان یک راهنما و همراه، به کوچی کمک میکند تا مسئولیت رشد خود را بر عهده بگیرد و برای رسیدن به اهدافش تلاش کند. کوچ، به کوچی یاد میدهد که چگونه تفکر کند، چگونه تصمیم بگیرد و چگونه بر چالشها غلبه کند.
- مزایای استفاده از کوچینگ در زندگی شخصی و حرفهای
مدلهای اصلی کوچینگ: کدام یک برای شما مناسب تر است؟
کوچینگ بر اساس حوزه تمرکز:
حرفهای
: این نوع کوچینگ به افراد کمک میکند تا در مسیر شغلی خود پیشرفت کنند و به اهداف حرفهای خود دست یابند.
-
- مثال: یک مدیر میانی احساس میکند در پیشرفت شغلی خود راکد مانده است. یک کوچ حرفهای میتواند به او کمک کند تا نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی کند، مهارتهای جدیدی بیاموزد و یک نقشه راه برای رسیدن به سمت یک نقش مدیریتی ارشد ترسیم کند.
اجرایی
: این نوع کوچینگ برای مدیران و رهبران سازمانها طراحی شده است تا به آنها کمک کند تا عملکرد خود و تیمشان را بهبود بخشند و به نتایج بهتری دست یابند.
-
- مثال: مدیر عامل یک شرکت نوپا با چالشهای مربوط به مدیریت رشد سریع شرکت مواجه است. یک کوچ اجرایی میتواند به او کمک کند تا مهارتهای رهبری خود را تقویت کند، استراتژیهای جدیدی برای رشد شرکت تدوین کند و تیم خود را برای تغییرات آماده کند.
زندگی
: این نوع کوچینگ به افراد کمک میکند تا در تمام جنبههای زندگی خود به تعادل و رضایت برسند.
-
- مثال: یک فرد احساس میکند که بین زندگی شخصی و حرفهای خود تعادل ندارد. یک کوچ زندگی میتواند به او کمک کند تا اولویتهای خود را مشخص کند، زمان خود را بهتر مدیریت کند و روابط بین فردی خود را بهبود بخشد.
کسبوکار
: این نوع کوچینگ به کارآفرینان و صاحبان کسبوکار کمک میکند تا کسبوکار خود را رشد دهند و به اهداف مالی خود دست یابند.
-
- مثال: یک کارآفرین ایده جدیدی برای یک اپلیکیشن دارد اما نمیداند چگونه آن را به یک کسبوکار موفق تبدیل کند. یک کوچ کسبوکار میتواند به او کمک کند تا مدل کسبوکار خود را توسعه دهد، استراتژی بازاریابی خود را طراحی کند و سرمایه جذب کند.
سلامت و تندرستی
این نوع کوچینگ به افراد کمک میکند تا به اهداف سلامت و تندرستی خود دست یابند.
-
- مثال: فردی میخواهد وزن کم کند و سبک زندگی سالمتری داشته باشد. یک کوچ سلامت و تندرستی میتواند به او کمک کند تا یک برنامه غذایی سالم تنظیم کند، یک برنامه ورزشی منظم داشته باشد و عادات بد خود را تغییر دهد.
آموزشی
: این نوع کوچینگ به دانشآموزان و دانشجویان کمک میکند تا عملکرد تحصیلی خود را بهبود بخشند و مهارتهای یادگیری خود را توسعه دهند.
-
- مثال: دانشجویی در درس ریاضیات مشکل دارد. یک کوچ آموزشی میتواند به او کمک کند تا روشهای مطالعه خود را بهبود بخشد، مشکلات ریاضی خود را حل کند و اعتماد به نفس خود را در این درس افزایش دهد.
ورزشی
: این نوع کوچینگ به ورزشکاران کمک میکند تا عملکرد ورزشی خود را بهبود بخشند و به اهداف ورزشی خود دست یابند.
-
- مثال: یک دونده ماراتن میخواهد رکورد شخصی خود را بشکند. یک کوچ ورزشی میتواند به او کمک کند تا برنامه تمرینی خود را بهبود بخشد، تغذیه مناسب داشته باشد و از نظر روانی برای مسابقه آماده شود.
روابط
: این نوع کوچینگ به افراد کمک میکند تا روابط شخصی و بین فردی خود را بهبود بخشند.
- مثال: فردی در روابط خود با همسرش مشکل دارد. یک کوچ روابط میتواند به آنها کمک کند تا ارتباط موثر برقرار کنند، مشکلات خود را حل کنند و رابطه خود را تقویت کنند.
کوچینگ بر اساس رویکرد:
مبتنی بر هدف
این رویکرد بر تعیین اهداف مشخص و ایجاد یک برنامه عملی برای دستیابی به آنها تمرکز دارد.
-
- مثال: یک کارمند میخواهد در یک سال آینده ارتقاء بگیرد. یک کوچ میتواند به او کمک کند تا اهداف شفافی را برای خود تعیین کند و یک برنامه عملی برای رسیدن به آنها ایجاد کند.
مبتنی بر فرایند
این رویکرد بر توسعه آگاهی و درک عمیقتر از خود و جهان اطراف تمرکز دارد.
-
- مثال: فردی احساس میکند که در زندگی خود گم شده است. یک کوچ میتواند به او کمک کند تا ارزشهای خود را شناسایی کند، به درون خود نگاه کند و مسیر زندگی خود را پیدا کند.
مبتنی بر راه حل
این رویکرد بر یافتن راه حلهای عملی برای مشکلات و چالشها تمرکز دارد.
-
- مثال: یک فرد با مشکل مدیریت زمان مواجه است. یک کوچ میتواند به او کمک کند تا تکنیکهای مدیریت زمان را بیاموزد و یک برنامه زمانبندی موثر ایجاد کند.
مبتنی بر سوالات
این رویکرد از طریق پرسیدن سوالات قدرتمند به افراد کمک میکند تا به خودآگاهی برسند و راه حلهای خود را بیابند.
-
- مثال: یک کوچ میتواند از مشتری خود بپرسد: “اگر هیچ محدودیتی وجود نداشت، چه چیزی را در زندگی خود تغییر میدادی؟” این سوال میتواند به مشتری کمک کند تا به اهداف عمیقتر خود پی ببرد.
مبتنی بر منابع
این رویکرد بر شناسایی و استفاده از منابع داخلی و خارجی برای ایجاد تغییر تمرکز دارد.
مثال: یک فرد میخواهد یک کسبوکار جدید راه اندازی کند اما منابع مالی کافی ندارد. یک کوچ میتواند به او کمک کند تا منابع مالی مورد نیاز خود را از طریق سرمایهگذاران یا وامها تامین کند.
مبتنی بر ارزشها
این رویکرد به افراد کمک میکند تا ارزشهای شخصی خود را شناسایی کنند و رفتارهای خود را با آنها همسو کنند.
-
- مثال: فردی میخواهد زندگی هدفمندتری داشته باشد. یک کوچ میتواند به او کمک کند تا ارزشهای اصلی خود را شناسایی کند و تصمیمات خود را بر اساس آنها بگیرد.
مدلهای کوچینگ خاص:
1. GROW
این مدل یکی از محبوبترین و پرکاربردترین مدلهای کوچینگ است که به طور سیستماتیک به افراد کمک میکند تا به اهداف خود برسند.
- G (Goal): تعیین هدف مشخص و قابل اندازهگیری.
- R (Reality): بررسی وضعیت فعلی و شناسایی موانع.
- O (Options): بررسی گزینههای مختلف برای رسیدن به هدف.
- W (Will): ایجاد تعهد و برنامهریزی برای اقدام.
مثال: فردی میخواهد در یک سال آینده ارتقاء شغلی بگیرد. در مدل GROW، ابتدا هدف مشخص میشود (ارتقاء شغلی)، سپس وضعیت فعلی او از نظر مهارتها، تجربه و شبکه ارتباطی بررسی شده (واقعیت) و در مرحله بعد، گزینههای مختلفی مانند شرکت در دورههای آموزشی، گرفتن مدرک، یا برقراری ارتباط با افراد کلیدی در سازمان بررسی میشود (گزینهها) و در نهایت، فرد برنامهای دقیق برای رسیدن به هدف خود تنظیم کرده و به آن متعهد میشود (اراده).
2. SMART
این مدل برای تنظیم اهداف استفاده میشود و به افراد کمک میکند تا اهدافی مشخص، قابل اندازهگیری، قابل دستیابی، مرتبط و زمانبندی شده تعیین کنند.
- S (Specific): هدف باید دقیق و واضح باشد.
- M (Measurable): پیشرفت به سمت هدف باید قابل اندازهگیری باشد.
- A (Achievable): هدف باید واقعبینانه و قابل دستیابی باشد.
- R (Relevant): هدف باید با ارزشها و اهداف کلی فرد همسو باشد.
- T (Time-bound): برای هدف باید یک زمان مشخص تعیین شود.
مثال: به جای اینکه بگوییم “میخواهم بیشتر ورزش کنم”، میتوان گفت “میخواهم تا پایان ماه، هفتهای 3 بار به مدت 45 دقیقه دویدن بروم.” این هدف مشخص، قابل اندازهگیری، قابل دستیابی، مرتبط و زمانبندی شده است.
3. OSCAR
این مدل بر روی ایجاد ارتباط عمیق بین کوچ و مراجع تمرکز دارد و به افراد کمک میکند تا با شناسایی پیچیدگیها و موانع، به راه حلهای پایدار دست یابند.
- O (Outcome): مشخص کردن نتیجه مطلوب.
- S (Situation): بررسی وضعیت فعلی و چالشها.
- C (Complication): شناسایی پیچیدگیها و موانع.
- A (Action): تعیین اقدامات لازم.
- R (Review): بررسی پیشرفت و تنظیم برنامه.
مثال: فردی احساس میکند در روابط بینفردی مشکل دارد. در مدل OSCAR، ابتدا نتیجه مطلوب (برقراری روابط سالم و موفق) مشخص میشود، سپس وضعیت فعلی او در روابط بررسی میشود (وضعیت). سپس، پیچیدگیهایی مانند ترس از رد شدن یا عدم اعتماد به نفس شناسایی میشوند (پیچیدگی). در ادامه، اقداماتی مانند شرکت در دورههای آموزشی مهارتهای ارتباطی یا مراجعه به روانشناس پیشنهاد میشود (اقدام). در نهایت، پیشرفت فرد به صورت دورهای بررسی میشود (بازبینی).
4. چرخه کوچینگ
این مدل بر روی یک فرآیند مداوم و تکرارشونده تمرکز دارد و به افراد کمک میکند تا به طور مداوم رشد کنند و به اهداف خود نزدیکتر شوند. مراحل این چرخه شامل تعیین هدف، آگاهی از وضعیت فعلی، شناسایی موانع، تعیین اقدامات، اجرای اقدامات و ارزیابی و بازخورد است.
مثال: فردی میخواهد مهارتهای سخنرانی خود را بهبود بخشد. در این چرخه، ابتدا هدف مشخص میشود (بهبود مهارتهای سخنرانی)، سپس وضعیت فعلی او در سخنرانی ارزیابی میشود. سپس، موانعی مانند ترس از صحنه یا عدم اعتماد به نفس شناسایی میشوند. در ادامه، اقداماتی مانند شرکت در دورههای آموزشی سخنرانی یا تمرین در مقابل آینه پیشنهاد میشود. پس از اجرای اقدامات، پیشرفت فرد ارزیابی میشود و در صورت نیاز، برنامه اصلاح میشود.
5. درچکو (DACUM)
DACUM مخفف عبارت Developing a Curriculum است و روشی سیستماتیک برای تحلیل شغل و طراحی برنامههای آموزشی است. این مدل با مشارکت کارشناسان یک حوزه خاص، به شناسایی وظایف، مهارتها، دانش و نگرشهای مورد نیاز برای انجام موفق یک شغل میپردازد.
مثال: فرض کنید میخواهیم یک برنامه آموزشی برای تکنسینهای تعمیر و نگهداری ماشینآلات صنعتی طراحی کنیم. با استفاده از مدل DACUM، ابتدا گروهی از تکنسینهای خبره را گرد هم میآوریم و از آنها میخواهیم تا تمام وظایفی که در طول کار خود انجام میدهند را لیست کنند. سپس، برای هر وظیفه، مهارتها، دانش و ابزارهای مورد نیاز را مشخص میکنیم. در نهایت، با تحلیل این اطلاعات، یک برنامه آموزشی جامع و دقیق برای تکنسینها طراحی میشود که تمام نیازهای آنها را پوشش دهد.
6. POP
POP مخفف عبارت Performance Objectives است و روشی برای تعیین اهداف عملکردی است. در این مدل، اهداف به صورت مشخص، قابل اندازهگیری، قابل دستیابی، مرتبط و زمانبندی شده تعریف میشوند.
مثال: یک مدیر فروش میخواهد عملکرد تیم فروش خود را بهبود بخشد. با استفاده از مدل POP، او میتواند اهداف زیر را برای تیم خود تعیین کند:
- افزایش فروش ماهانه به میزان 15% تا پایان سال.
- کاهش زمان متوسط پاسخگویی به مشتریان به کمتر از 24 ساعت.
- افزایش رضایت مشتریان به بالای 90%.
7. STEPPA
STEPPA یک مدل جامع برای طراحی و توسعه سیستمهای آموزشی است. این مدل شامل مراحل زیر است:
- Specify: مشخص کردن نیازهای آموزشی.
- Translate: ترجمه نیازها به اهداف آموزشی.
- Evaluate: ارزیابی منابع موجود.
- Plan: برنامهریزی برای ارائه آموزش.
- Provide: ارائه آموزش.
- Assess: ارزیابی اثربخشی آموزش.
مثال: یک شرکت میخواهد مهارتهای ارتباطی کارکنان خود را بهبود بخشد. با استفاده از مدل STEPPA، ابتدا نیازهای آموزشی کارکنان شناسایی میشود (مثلاً بهبود مهارتهای ارائه، گوش دادن فعال و حل تعارض). سپس، اهداف آموزشی مشخص میشود (مثلاً کارکنان باید بتوانند ارائههای موثر ارائه دهند، به طور فعال به دیگران گوش دهند و تعارضات را به صورت سازنده حل کنند). در ادامه، منابع آموزشی مناسب (مثلاً دورههای آموزشی، کارگاهها، کتابها) انتخاب میشود. برنامه آموزشی طراحی و اجرا میشود و در نهایت، اثربخشی آموزش ارزیابی میشود.
پیش از آن که در ادامه بخوانیم “چگونه میتوانیم یک کوچ خوب انتخاب کنیم” و “باورهای رایج اشتباه درباره کوچینگ چه چیزهایی هستند“، با توجه به مطالبی که تا اینجا مطالعه کردید:
– آیا از پتانسیل کامل خود استفاده میکنید؟
– میخواهید بر چالشهای پیچیده غلبه کنید؟
– در آرزوی ایجاد یک کسبوکار موفق هستید؟
دوره MBA کوچینگ، فرصتی استثنایی برای تبدیل شدن به یک رهبر جهانی!! با یادگیری تکنیکهای پیشرفته کوچینگ و با دریافت مدرک کوچینگ وزارت علوم، مهارتهای رهبری خود را تقویت کرده و به یک فرد الهامبخش برای دیگران تبدیل شوید. با شرکت در این دوره، به پاسخ تمام سوالات فوق خواهید رسید!
انتخاب کوچ مناسب: نکاتی که باید بدانید!
انتخاب یک کوچ مناسب، یکی از مهمترین تصمیماتی است که در مسیر رشد و توسعه شخصی و حرفهای خود میگیرید. یک کوچ خوب میتواند به شما کمک کند تا به پتانسیلهای خود دست پیدا کرده و به اهدافتان برسید. در این بخش، به شما کمک میکنیم تا با در نظر گرفتن معیارهای مهم، یک کوچ مناسب را انتخاب کنید.
-
ویژگیهای یک کوچ خوب
– تخصص و تجربه: کوچی که انتخاب میکنید باید در زمینه مورد نظر شما تجربه و تخصص کافی داشته باشد. مثلاً اگر میخواهید در زمینه رهبری رشد کنید، کوچی را انتخاب کنید که در این زمینه تجربه کافی داشته باشد.
– مهارتهای ارتباطی قوی: یک کوچ خوب باید بتواند به خوبی با شما ارتباط برقرار کند و به شما گوش دهد. او باید بتواند سوالات مناسب را بپرسد و به شما کمک کند تا به بینشهای جدیدی دست پیدا کنید.
– اخلاق حرفهای: کوچ شما باید به اصول اخلاقی پایبند باشد و به حفظ محرمانگی اطلاعات شما متعهد باشد.
– همدلی و حمایت: یک کوچ خوب باید به شما همدلی نشان دهد و از شما حمایت کند. او باید بتواند به شما انگیزه دهد و به شما کمک کند تا بر چالشها غلبه کنید.
– انعطافپذیری: کوچ باید بتواند سبک خود را با نیازهای شما تطبیق دهد و برنامههای کوچینگ را به گونهای تنظیم کند که برای شما مفید باشد.
-
نحوه پیدا کردن یک کوچ مناسب
_ توصیههای دوستان و همکاران: از افرادی که قبلاً از خدمات کوچینگ استفاده کردهاند، بخواهید تا کوچی را به شما معرفی کنند.
_ جستجوی آنلاین: در موتورهای جستجو و شبکههای اجتماعی، کوچهای مختلف را جستجو کنید و وبسایتها و پروفایلهای آنها را بررسی کنید.
_ شرکت در دورههای آموزشی و کارگاهها: در این دورهها میتوانید با کوچهای مختلف آشنا شوید و از آنها سوال بپرسید.
_ انجمنهای حرفهای: به انجمنهای حرفهای کوچینگ مراجعه کنید و از لیست کوچهای عضو این انجمنها استفاده کنید.
-
پرسشهای مهمی که باید از کوچ بپرسید
. تخصص شما در چه زمینههایی است؟
. تجربه کاری شما چقدر است؟
. سبک کوچینگ شما چگونه است؟
. هزینه جلسات چقدر است؟
. آیا میتوانید مراجعین قبلی خود را معرفی کنید؟
. چه تضمینی وجود دارد که من از کار با شما راضی خواهم بود؟
. فرآیند کوچینگ چگونه است؟
موارد دیگری که میتوانید در هنگام انتخاب کوچ به آنها توجه کنید:
- گواهینامهها و مجوزها: اطمینان حاصل کنید که کوچ شما دارای گواهینامههای معتبر و مجوزهای لازم است.
- میزان دسترسی به کوچ: آیا امکان ارتباط با کوچ در خارج از جلسات وجود دارد؟
- انعطافپذیری در برنامهریزی جلسات: آیا کوچ میتواند برنامه جلسات را با توجه به برنامه شما تنظیم کند؟
- توجه به بازخوردهای مراجعین قبلی: قبل از انتخاب کوچ، نظرات مراجعین قبلی او را بررسی کنید.
کوچینگ برای چه کسانی مناسب است؟
- مدیران و کارآفرینان
- ورزشکاران
- دانشجویان
- افرادی که به دنبال رشد شخصی هستند
به یاد داشته باشید: انتخاب یک کوچ مناسب، یک سرمایهگذاری روی خودتان است. با صرف زمان و دقت، میتوانید کوچی را پیدا کنید که به شما در رسیدن به پتانسیلهای خود کمک کند.
افسانههای رایج درباره کوچینگ..!!!
کوچینگ به عنوان یک روش قدرتمند برای رشد شخصی و حرفهای، در سالهای اخیر بسیار محبوب شده است. با این حال، همانند هر موضوع دیگری، برخی افسانهها و تصورات غلط در مورد کوچینگ وجود دارد که باعث میشود افراد از بهرهمندی از مزایای آن باز بمانند. در ادامه به بررسی برخی از رایجترین افسانهها و واقعیتهای مربوط به آنها میپردازیم:
افسانه 1: کوچینگ فقط برای افراد موفق است
واقعیت: این تصور کاملاً اشتباه است. کوچینگ برای همه افرادی که خواهان رشد و پیشرفت هستند، مفید است. چه یک مدیر ارشد باشید، چه یک کارمند جوان، چه یک ورزشکار حرفهای یا چه یک فرد عادی که به دنبال ایجاد تغییرات مثبت در زندگی خود است، کوچینگ میتواند به شما کمک کند. در واقع، بسیاری از افراد با چالشهای مختلف به سراغ کوچینگ میآیند و با کمک کوچ، بر این چالشها غلبه کرده و به اهداف خود میرسند.
افسانه 2: کوچینگ بسیار گران است
واقعیت: هزینه کوچینگ بسته به نوع کوچ، تجربه کوچ، مدت زمان جلسات و سایر عوامل متغیر است. در حالی که ممکن است برخی از کوچها هزینههای بالایی داشته باشند، اما گزینههای مقرونبهصرفه نیز وجود دارد. علاوه بر این، هزینه کوچینگ را باید به عنوان یک سرمایهگذاری روی خودتان در نظر بگیرید که میتواند بازدهی بسیار بالایی داشته باشد.
افسانه 3: کوچینگ به معنای این است که فرد نمیتواند خودش مشکلاتش را حل کند
واقعیت: کوچینگ به فرد یاد میدهد که چگونه خودش مشکلاتش را حل کند. کوچ به عنوان یک راهنما و همراه، به فرد کمک میکند تا به تواناییهای درونی خود پی ببرد و از آنها برای حل مشکلات استفاده کند. کوچ به فرد یاد میدهد که چگونه فکر کند، چگونه تصمیم بگیرد و چگونه بر چالشها غلبه کند.
افسانه 4: کوچینگ فقط برای افرادی است که مشکلات بزرگی دارند
واقعیت: بسیاری از افراد حتی بدون داشتن مشکلات بزرگ، از کوچینگ استفاده میکنند. آنها به دنبال رشد شخصی، افزایش بهرهوری، بهبود روابط و دستیابی به پتانسیلهای خود هستند. کوچینگ میتواند به افراد کمک کند تا در تمام جنبههای زندگی خود پیشرفت کنند.
افسانه 5: کوچینگ یک فرآیند جادویی است که به سرعت نتایج میدهد
واقعیت: کوچینگ یک فرآیند تدریجی است که نیاز به تلاش و تعهد دارد. نتایج کوچینگ ممکن است بلافاصله مشاهده نشود، اما با گذشت زمان و انجام تمرینات و تکالیفی که توسط کوچ داده میشود، تغییرات مثبت در زندگی فرد ایجاد خواهد شد.
افسانه 6: کوچینگ فقط برای افراد خاصی مناسب است
واقعیت: کوچینگ برای همه افرادی که خواهان رشد و توسعه هستند، مناسب است. صرف نظر از سن، جنسیت، ملیت، شغل و موقعیت اجتماعی، هر کسی میتواند از کوچینگ بهرهمند شود
افسانه 7: کوچینگ به معنای وابستگی به یک فرد دیگر است
واقعیت: هدف از کوچینگ این است که فرد به استقلال برسد و بتواند به تنهایی مشکلات خود را حل کند. کوچ به عنوان یک راهنما موقت عمل میکند و به فرد کمک میکند تا مهارتهای لازم برای حل مشکلات را کسب کند.
دیدگاهتان را بنویسید