هدف چیست؟
هدف
اگر تعریف هدف را در کتابها، اینترنت یا منابع دیگر، جستجو کنید متوجه می شوید که تعاریف زیادی برای هدف ارائه شده است. بعضی از این تعریف ها سخت و پیچیده هستند. اما بعضی از آنها هم که ساده ارائه شده اند، غیر کاربردی هستند و اساساً کمکی به ما نمی کنند.
ما به تعریفی نیاز داریم تا علاوه بر این که لازم است ساده و قابل درک باشد باید کاربردی هم باشد. یعنی بتوانیم از آن استفاده کنیم به همین خاطر تعریفی که در اینجا ارائه می کنیم ممکن است در هیچ کجا آن را نشنیده باشید و یا نخوانده باشید. اما بدانید که این تعریف ساده ترین، قابل درک ترین و کاربردی ترین تعریفی است که می توانیم برای هدف ارائه کنیم.
پس اگر در جای دیگری تعریفی از هدف خواندید یا شنیدید که با این چیزی که ما گفتیم کاملاً تفاوت دارد. این را بدانید که نه آنها اشتباه هستند و نه تعریفی که ما ارائه دادیم . با ما در مرکز دوره های مدیریتی و مهارتی همراه باشید.
هدف گذاری چیست؟
حالا که هدف را به این صورت تعریف کردیم، تعریف هدف گذاری هم بسیار ساده می شود. البته باز هم تاکید می کنم ما به این خاطر هدف گذاری را به این صورت تعریف می کنیم که بتوانیم به راحتی از آن استفاده کنیم. پس اگر در جای دیگری تعریف دیگری شنیدید و خواندید بدانید که نه آنها اشتباه هستند و نه تعریف ما.
تعریف هدف گذاری
هدف گذاری یعنی:
پروسه انتخاب هدف تا رسیدن به هدف
اشتباه بزرگ در هدف گذاری
بسیاری از ما بزرگترین اشتباه رو مرتب میشیم این هست که میایم خواسته هامون رو به دیگران میگیم و در موردش با دیگران صحبت میکنیم اینکارو رو نکنیم چرا که اگه بیایم درباره اهدافمون با دیگران صحبت کنیم دو اتفاق میوفته:
اتفاق اول اینکه دیگران چون از تعهد و اشتیاق و میل رسیدن به اون خواسته در درون ما آگاه نیستن شروع به تحقیر و فرض محال رسیدن به اون مقصود میکنند. و باعث نا امیدی و دلسردی ما میشن. و همون لحظه تخیل میکنیم که به اون خواسته هیچ وقت نمیرسیم و احساس خوب و حال خوب ما تبدیل به یاس و ناامیدی میشه.
اتفاق دوم وقتی ما درباره اهدافمون صحبت میکنیم یک هورمونی در مغز ما ترشح میشه و ذهن به یک رضایتی قبل از رسیدن به مقصود میرسه. که باعث میشه شما تلاش بیشتری برای رسیدن به اون هدفی که دارید انجام ندین و از رسیدن به اون مقصودی که دارید عقب بیوفتید.
راهکاری که برای این قسمت در نظر گرفتیم اینه که در سکوت به مسیر و خواسته هایی که در زندگی دارید قدم بردارین و روبه جلو حرکت کنید و به خودتون تعهد بدین که تا رسیدن به سر منزل مقصود با کسی صحبت نکنید.
البته بعضی وقتا استثنا هم پیش میایید و در شرایطی شاید با دوستان نزدیک و اقوام و فامیل و خونواده صحبت کنید. اما یادتون باشه که هرچی کمتر درمورد خواسته هاتون با کسی صحبت کنید و راحت تر و سریع تر به خواسته ها و نیازهاتون خواهید رسید و از اتلاف وقتتون جلوگیری میکنید چون صحبت کردن همواره وقت و انرژی زیادی رو از ما خواهد گرفت.
توصیه بعدی ما به شما دوست عزیز اینه که بزارین موفقیت هاتون با دیگران حرف بزنه. وقتی شما در کاری موفق بشید اینکه به اون هدفی که میخواید رسیدید خودش به اندازه کافی صدا خواهد داشت. و همه ی اون کسانی که شما رو باور نداشتن و بهتون ایمان نداشتن با دیدن موفقیت های شما به شما ایمان خواهند آورد.
فواید داشتن هدف چیست ؟
فواید داشتن هدف در زندگی بسیار زیاد است که حتی نمی شود آن را در یک مقاله نوشت. از طرفی هم نداشتن هدف، معنا و مفهوم در زندگی، مضررات بسیار زیاد و تاوان سنگینی دارد. مثلا باعث می شود، کم کم امیدمان به زندگی را از دست بدهیم و حتی ممکن است تا جایی پیش برویم که امیدمان به رحمت خداوند بزرگ را از دست بدهیم.
باید توجه داشته باشید، یاس و ناامیدی از رحمت الهی، گناه بسیار بزرگی محسوب می شود. تا جایی که بعد از شرک، بزرگترین گناه است و خداوند هرگز این گناه بزرگ را نمی بخشد. از طرفی هم، داشتن هدف، معنا و مفهوم در زندگی می تواند امید به زندگی را در ما افزایش دهد و گشایش های بسیار زیادی در زندگی ما اتفاق بیفتد.
از فواید بسیار زیادی که داشتن هدف در زندگی می تواند داشته باشد، فقط می خواهم به یک مورد اشاره کنم، اینکه هدف داشتن یا نداشتن می تواند روی سلامتی و طول عمر ما تاثیر بگذارد و باعث کاهش یا افزایش عمر ما شود.
نکته بسیار مهم و کاربردی
در قسمت قبل توضیح دادیم که همه ما انسانها نیازهایی داریم که باید آنها را برطرف کنیم تا زنده بمانیم و خواسته هایی داریم.که اگر به آنها برسیم باعث می شود کیفیت زندگی ما بالاتر برود و ما می توانیم زندگی کنیم. اما نکته بسیار مهمی که باید بدانیم این است که این نیازها و خواسته های ما، به خودی خود که برطرف نمی شوند یا ما به آنها نمی رسیم. بلکه برای رفع آنها و یا رسیدن به آنها لازم است یک سری کارهایی را انجام دهیم.
از طرفی هم ممکن است ما صدها و حتی هزاران خواسته ریز و درشت داشته باشیم. پس در عمل نمی توانیم به همه آنها به صورت همزمان برسیم. چون توانایی ما محدود است. بنابراین مجبوریم از بین نیازها و خواسته های خود، تعدادی را گلچین کنیم و در اولویت اول قرار دهیم.
سپس برای آنها برنامه ریزی کنیم و تلاش کنیم تا به آنها برسیم یا آنها را رفع کنیم. حالا وقتی یک نیاز یا خواسته را انتخاب می کنیم و برای آن برنامه ریزی می کنیم یعنی یک برنامه اجرایی تعریف می کنیم. آن نیاز و خواسته تبدیل به هدف می شود که قابلیت دستیابی به آن را دارد.
پس به طور خلاصه ما به این خاطر برای نیازها و خواسته های خود برنامه اجرایی تعیین می کنیم تا بتوانیم با اجرای این برنامه، به آن نیاز یا خواسته خود برسیم.
دیدگاهتان را بنویسید